1ـ انجام تكليف در سختترين شرائط: اساسيترين عامل براي قيام امام حسين ـ عليه السّلام ـ انجام تكليف الهي و عمل به فريضة امر به معروف و نهي از منكر بوده است، علامه طباطبائي در تفسير آية، «فقاتل في سبيل الله لاتكلف الاّ نفسك و حرّض المؤمنين»[1]
ميفرمايند منظور از لا تكلّف الا نفسك اين است كه هر انساني مكلّف به انجام وظيفة خويش است زيرا خداوند خطاب به پيامبر ميفرمايد اگر مردم در امر جهاد كندي و سستي كنند وظيفة شخصي تو به قوّت خود باقي است، تو خود به مقاتله بپرداز و البته وظيفة تو نسبت به ديگران ترغيب و تشويق آنان نيز خواهد بود.[2]
بر اين اساس در جامعه اسلامي اگر هر كس تنها به وظيفة خود عمل كند و ديگران را نيز امر به معروف و نهي از منكر نمايد عزت و افتخاري از آن بالاتر در سربلندي آن جامعه متصوّر نخواهد بود. امام حسين ـ عليه السّلام ـ در نخستين گامهاي تاريخي خويش در پاسخ مروان بن حكم فرستاده يزيد براي اخذ بيعت از ايشان ضمن تشريح جايگاه خود و يزيد فرمودند:
«... و مثلي لا يبايع مثله»[3] «...فردي همچون من با فردي مثل يزيد بيعت نميكند...»
نكته در اينجاست كه ايشان اين عدم بيعت را متعين در يك شخصيت خارجي خاص و منحصر به زماني خاص نميدانستند بلكه به اعتقاد ايشان هركس پيرو راستين ايشان باشد با فرد فاسقي همچون يزيد سازش نخواهد كرد بر اين اساس در هر زماني تكليف شيعيان در برابر يزيديان زمان روشن خواهد بود. امام در حين خروج از مدينه در وصيت نامهاي كه به برادر گراميشان محمدبن حنفيه نوشتند پس از اقرار به وحدانيت الهي فرمودند: «... انّما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر»[4]
«...همانا خروج من براي طلب اصلاح در امت جدم و انجام امر به معروف و نهي از منكر بوده است.» كه در اين عبارت به خوبي فلسفه قيام ايشان و درسي كه شيعيان بايد از آن بگيرند مشهود است. 2ـ پاسداري از اسلام و امامت در كربلاء: نكته دوم در انگيزه قيام امام حسين ـ عليه السّلام ـ كه ميتواند بهترين درس براي شيعيان ايشان باشد پاسداري از اسلام و امامت بود. هدف امام در پاسداري از اسلام مقابله با وضعيتي بود كه در ضمن آن حلال الهي حرام و حرام الهي حلال گرديده بود، حق و حقيقت قرباني هوي و هوسهاي هوسبازان شده و بطور كلي اسلام در معرض خطر بعدي قرار گرفته بود اين وضعيتي است كه در هر زماني رخ دهد تكليف مسلمانان بر قيام عليه باطل و احقاق حق براي پاسداري از دين اسلام تعلق خواهد گرفت، الگوي ديگر واقعه عاشورا پاسداري از مقام والاي امامت و ولايت بود كه اصحاب امام در شب عاشورا عليرغم اعلام رفع بيعت امام از ايشان با قلبي آكنده از عشق الهي و علاقه شديد به امام خويش ايستادگي و صلابت خود را در دفاع از مقام شامخ ولايت تا آخرين قطره خون اعلام داشتند و عزت و افتخار شهادت در راه حق را بر ذلت زندگي تحت حاكميت باطل ترجيح دادند.[5]
اين بزرگترين درسي است كه ما در حادثه خونين كربلا ميتوانيم از ياران با وفاي امام بگيريم شب عاشورا كه به حق بايد آن را شب پاسداري از مقام امامت و ولايت ناميد بهترين ترجمان كسب عزت و افتخار جامعه اسلامي را در پيروي و حمايت قاطع از مقام ولايت ميداند، شيعيان به حق آموختهاند در موقعيتي كه كيان اسلام در معرض خطر قرار ميگيرد همچون امام خويش تا آخرين لحظه كه خود و ياران و زنان و فرزندانش را در معرض شهادت و اسارت ميديد ولي هرگز حاضر به پذيرش ذلت زندگي تحت حاكميت ظلم نشد بلكه مرگ در اين راه را سعادت توصيف نمود،[6]
آنان نيز با الهام از اين حادثه عزت و سربلندي خود را در پيروي از مقام ولايت و قيام عليه حاكمان طاغوت جستجو كنند. دشمنان انقلاب اسلامي با درك اهميت اين مسئله همواره سعي داشتهاند با تبليغات سوء و دشمنيهاي مكرر در اين پيوستگي بين رهبر و جامعه اسلامي رخنه ايجاد نمايند لكن تا زماني كه اتحاد و پيروي مردم از ولي فقيه جامعه اسلامي به قوت خود باقي است عزت و افتخار ايشان نيز محفوظ، و نظام اسلامي با شكوه و صلابت به راه خود ادامه خواهد داد «انشاء الله»
- زمان انتشار: جمعه 24 ارديبهشت 1397
-
نظرات()
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .